جنگ ۱۲ روزه اخیر بین ایران و اسرائیل، پیامدهای قابل توجهی در بخشهای مختلف، به ویژه در رابطه با اشتغال، داشته است. در حالی که هر دو کشور با پیامدهای این جنگ دست و پنجه نرم میکنند، این اثرات در اقتصاد آنها نیز موج زده و بر سطح اشتغال، ثبات و امنیت شغلی جمعیت آنها تأثیر گذاشته است.
در ابتدا، تأثیر فوری بر بازار کار در صنایع مختلف مشهود بود. در اسرائیل، این درگیری دولت را بر آن داشت تا منابع را به سمت تلاشهای دفاعی و نظامی هدایت کند و بودجههایی را که در غیر این صورت از برنامههای شغلی غیرنظامی و طرحهای توسعه اقتصادی حمایت میکردند، به این سمت سوق دهد. بخشهای تولیدی، گردشگری و فناوری که سنگ بنای اقتصاد اسرائیل هستند، با رکود مواجه شدند، زیرا مشاغل مجبور به توقف فعالیت یا کاهش کارکنان در طول جنگ شدند. این امر نه تنها منجر به اخراجهای موقت، بلکه منجر به ناامنی شغلی بلندمدت نیز شد، زیرا شرکتها پیامدهای درگیری را بر آینده خود ارزیابی میکردند.
در ایران، تأثیر جنگ نیز محیطی چالشبرانگیز برای اشتغال ایجاد کرد. تحریمها و مشکلات اقتصادی پیش از این بازار کار را محدود کرده بود، اما درگیری اوضاع را تشدید کرد. دولت ایران مجبور شد منابع مالی قابل توجهی را به عملیات نظامی و تلاشهای بهبودی اختصاص دهد تا سرمایهگذاری در زیرساختها، برنامههای اجتماعی یا طرحهای اشتغال. این تخصیص مجدد منجر به افزایش نرخ بیکاری شد، زیرا مشاغل برای حفظ خود مجبور به کاهش نیروی کار شدند و یا مجبور به تعطیلی کامل شدند.
علاوه بر این، این درگیری تأثیر زیادی بر سایر صنایع، مانند نفت و گاز، که برای هر دو کشور حیاتی هستند، ایجاد کرد. نوسانات قیمت نفت به دلیل بیثباتی منطقهای، بیشتر به بیثباتی شغلی دامن زد. در هر دو کشور، شرکتهای درگیر در استخراج منابع طبیعی شاهد اختلال در عملیات خود بودند که منجر به اخراج و تعطیلی موقت شد و این امر آمار اشتغال را بیشتر تحت تأثیر قرار داد.
علاوه بر این، تأثیر روانی جنگ را نمیتوان نادیده گرفت. در هر دو کشور، خشونت و عدم اطمینان، ترس و اضطراب را در بین نیروی کار ایجاد میکند. این اغلب منجر به کاهش بهره وری میشود، زیرا کارمندان نگران ایمنی و امنیت شغلی خود هستند. عوارض روانی میتواند به کاهش عملکرد کلی اقتصادی منجر شود، زیرا کارگران کمتر احتمال دارد که تعهدات بلندمدتی به شغل خود داشته باشند یا در توسعه شغلی سرمایهگذاری کنند.
در حالی که جنگها و درگیریها اغلب از دریچه استراتژی ژئوپلیتیکی و پیامدهای نظامی دیده میشوند، هزینه انسانی - به ویژه از نظر اشتغال - میتواند عمیق و طولانی مدت باشد. پیامدهای جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل ممکن است بازارهای کار را تغییر شکل دهد، بر الگوهای مهاجرت تأثیر بگذارد و منجر به افزایش تنشهای اجتماعی شود، زیرا جمعیتها با بیثباتی اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند.
در آینده، هر دو دولت باید ایجاد شغل و ثبات اقتصادی را به عنوان اجزای جداییناپذیر استراتژیهای بهبودی خود در نظر بگیرند. پرداختن به بحران اشتغال نه تنها برای بازگرداندن سلامت اقتصادی فوری، بلکه برای تقویت صلح و امنیت بلندمدت در منطقهای که مرتباً شاهد آشفتگی بوده است، حیاتی خواهد بود. با سرمایهگذاری در رشد پایدار شغل و اطمینان از وجود سیستمهای حمایت اجتماعی، هر دو کشور میتوانند شروع به التیام زخمهای به جا مانده از درگیری کنند و برای آیندهای پایدارتر برای شهروندان خود تلاش کنند.
لطفا منتظر بمانید . صفحه در حال بروز رسانی است ...
0 نظر ثبت شده است